-
آدَمـای دِلـتـَنـگــــــ
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 18:12
آدَمـای دِلـتـَنـگــــــ یــﮧ وَقـتـایـے کــﮧ خـیـلـے بــِهشـوטּ خــوش مـے گــذَره وَ مـے خــَنـدَטּ یــِهـو سـرشـونــو بــَرمـے گــَردونــَטּ اون وَرے یــِکـَمــــ ثــابــِتــــــ میـشَـטּ یــَواش یــَواش چــِشـاشـوטּ پــُر اَشـکـــــــ میـشــﮧ(!)
-
زباטּ نـَ فهم نمے فهمد
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 18:11
نشستـﮧ ایم بـا ـهم نقطـﮧ بـازے مے ڪـنیم خودم و دلم را مے گویم !! زباטּ نـَ فهم نمے فهمد قواعد بـازے را . . . تمــام خانــﮧ ـهـا را با اسم / تـــو / پــر مے ڪـند (!)
-
درد دارد ؛
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 18:08
مــَن امتحـان کـرده ام ؛ می دانــم ؛ درد دارد ؛ آدم پیــر می شــود ؛ وقتــی عزیــزش را صــدا می زنـد و جوابــی نمی شنــود ...
-
نخـوانــده مــَرا بفهــم ...
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 18:03
دستانــم شایـد ، امــا . . . دلــم به نوشتـن نمیــ رود ... ؛ ایـن کلمــات بـه هـ م دوختــه شــده کجـا ، احسـاسـات مــَن کجـا ، ایـن بـار امــا ، نخـوانــده مــَرا بفهــم ...
-
«هنوز دوستــــــــــــم دارد؟!...حتـــــــــــی به دروغ-»
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 07:17
بغض نیمه کاره تکرار دروغ هایت گلویم را می فشارد چشم هایم را می بندم از ساده لوحی بی شرم خاطراتم بیزارم آنگاه که از خودم می پرسم: «هنوز دوستم دارد؟!...حتی به دروغ -»
-
دوبـــــــاره ســـــیب بــــــچین حـــــــــــــوا
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 07:15
دوباره سیب بچین حوا... من "خسته ام " بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند.
-
حسـاب و کـتـاب مـی کـنـی !
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:59
تـمام غصه ها از همان جایی آغاز می شوند که، ترازو بر می داری می افتی به جان دوست داشتنت . انـدازه مـی گـیـری ! حسـاب و کـتـاب مـی کـنـی ! مقـایـسـه مـی کـنـی ! و خدا نـکـنـد حسـاب و کـتـابـت بـرسـد بـه آنـجـا کـه زیـادتر دوستش داشته ای ، کـه زیـادتـر گذشـتـه ای ، که زیـادتـر بـخـشـیـده ای ، به قـدر یـک ذره ، یک ثانیه...
-
کــــــــــــــــــــــــــــاش
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:57
اشکـــــ هـــــای شــــور مـــــن چـــــه بی حوصله ا نــد و حرفهای تــــــو چــــه تـــــلخ ... یــک جــــرعه از ایــــن تلخـــی می نوشیــــــدی ، و بـــــعد مـــــــرا به دستــــــــ خــــاک می سپـــــــردی ..
-
˙·٠•●♥ دل تنـــــــــــــگم! ˙·٠•●♥
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:55
دل تنگم! دل تنگِ خیلی چیزها دل تنگ این همه دل تنگی ها چیزهایی که بر من گذشت و هرگز باز نخواهد گشت! دل تنگم دل تنگ نیمه شبهای دل تنگی دل تنگ این همه نبودن ها دل تنگ این همه دل تنگی ها دل تنگ عهدهایی که کسی آنها را نبست دل تنگ تمام چیزهایی که میشد باشد و نیست و تمام هست هایی که نیست! حتی آنان که دلشان برایم تنگ نخواهد...
-
آدم هـــــــــــا مــــــــی آینـد….
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:53
زنـدگی می کننـد می میـرنـد و می رونـد … امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد! مـی مـــانــد و نبـودنـش در بـودن ِ تـو چنـان تـه نـشیـن می شـود کـه تـــو می میـری ، در حالـی کـه زنــده ای
-
●♥ کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:52
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟ تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند … از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟! وقتی کســی جایت آمد … دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟ تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …. میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …… فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود ! و این است...
-
دَم از بازی حــــــــــــــکم میزنی!
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:49
دَم از حکم دل میزنی! پس به زبان “قمار” برایت میگویم! قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید! باخت ِ زیبایی بود! یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم! یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم! دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند!
-
حتـــــــــــــــــی زنـدگی …!
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:47
هـر چہ از دست میـرود بگذار بـرود … چیـزی ڪہ بہ اِلتمـاس آلـوده باشد نمیخواهمـ …! هـر چہ بـاشد
-
شیر یا خط بنداز ! ♥̉̉̉̉
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:45
هر وقت بین دوتا انتخاب مردد بودی ؛ شیر یا خط بنداز ! مهم نیست شیر بیفته یا خط … مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه ، یه دفعه بفهمی : دلت بیشتر میخواد شیر بیفته ، یا خط …
-
دخـــــــــــــــــــــــتری
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:44
که تمام دغدغه اش ست کردن رنــگ لـباس و رژ لبش می باشد چه می داند از درد های یک مرد… .
-
●♥ نبــــــــــــاید... ●♥
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:43
نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد ! نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . . دست ِ قاضـــــــــی داد ! نباید بی تفاوت ! چتر ماتـــــــــــــــــم را . . . به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد ! کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند ! نباید در حصار میـــــــــــــله ها با دانه ی گنــــــدم . . . به او تعلیم...
-
بیـــا بـــاز...
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:42
هــم خـــودمــان را بــه نفهـمـی بـــزنــــیم ! گـاهـی بفـهـمی ، نفـهـمی .. نفـهـمـی ، اوج ِ فــــهم اسـت !
-
ترس من از گم شدن نیست ..
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:39
ســُــرخ می شوی ، وقتی می شنوی دوستت دارم ! زرد می شوم ، وقتی می شنوم " دوســــتش ...داری " !! چهار شنبه سوری راه انداخته ایم... ســـرخی ِ تو از من ، زردیِ من از تــــو ! همیشه من می سوزم .....و همیشه تو می پــــری
-
نوازشم کن!
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:36
عبــــــور... یعنی.... من .... که از همۀ حسِ سرد و بی تفاوتت آروم و عاشقانه میگذرم..!!!
-
˙·٠•●♥ کاش سیاه وسفیدی بودی! ˙·٠•●♥
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:34
هــرگــاه صـدای جـدیـدیــ سـلام مـی کنـد تپــش قــلب مــی گیــرمـ! مــن دیگــر کشـش خــدا حــافظــی نــدارمـ مـــرا ببخـش کــه جــوابــ ســلامــتــ را نــمی دهـــمـ!!…
-
♥̉̉̉̉ ... بایــد تـَرکـــــــ کنـــم ! ♥̉̉̉̉
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 06:33
خواستی که دیگر نباشی؟؟ افرین... چه با اراده... لعنت به دبستانی که از درسهایش فقط تصمیم گیری را اموختی...
-
تقدیم به مادر مهربانم
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:27
مــــادرم! روزهاست که انتظار این لحظه را می کشم تا ناب ترین و زیباترین کلمات را نثار وجود پاک و مبارکت کنم، ولی افسوس کلمات حقیرتر از آنند که شایستگی بیان مهر تو را داشته باشند و کوچکتر از آنند که تجلی دهنده معنای حقیقی نگاه پر مهر تو باشند; نگاهی که به تمام هستی می ارزد. مادرم باور کن چیزی در این دنیا نیست که لایق...
-
سیر تاریخی مهریه!!
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:27
عصر شکار: 20 کیلو گوشت دایناسور، 40 کیلو گوشت اژدها. نتیجه: دایناسورها منقرض شدند عصر کشاورزی: 24 دست تبر سنگی، 24 دست تیغه و داس جنگی. نتیجه: افزایش قتل به دلیل دم دست بودن داس برای خانوم ها عصر فلز: 70 ورقه مسی، 50 تا خنجر مفرغی و سرگرز آهنی. نتیجه: افزایش شکستگی سر مردان به دلیل تماس با گرز آهنی عصر بخار: 30...
-
چگونه جوادشویم!!!
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:26
در راستای اینکه هر روز مشاهده میکنیم مردم علاقه زیادی به جواد شدن دارند، این هم راهنمای جواد شدن یا چگونه جواد شویم (برای پسران): 1- یک عدد پیکان 57 مدل جوادی با لاستیک دور سفید. 2- نوشتن نام تایتانیک (به انگلیسی) روی شیشه عقب پیکان. 3- آهنگ تکنو گوپس، گوپس، با صدای بلند. 4- دو تا بلندگو اضافی در ماشین. 5- نوشتن...
-
تاریخچه تقلب و روش های آن
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:25
گویند: «تقلب مفهومیاست بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید: تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را تاریخچهی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانهی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقهی همزاد...
-
چه خوش بود خاطرات کودکیم
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:12
آن روزها که همش رویا به سر داشتم، همش خوش بودمو خندان، بازیگوشی می کردم، گریه هایم بر سر اسباب بازیو زمین خوردن هایم بود چون از بس به این سو و آن سو می دویدم. چه خوش بود، خاطرات قدیمم، آن روزها که تنها دغدغه ام خوشی بود... شاید تنها، دلیلش ندانستن بود، نفهمیدن. نمیدانستم و فقط شاد بودم، نمی دانستمو فقط می خندیدنم......
-
گاهی جریان زندگی سخت می شود...
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:11
گاهی جریان زندگی، آنقدر سخت می شود که کار از توکل کردن به خدا و کمک خواستن از او می گذرد... گاهی زمان، آنقدر سخت می گذرد، که نه دلداری، دردی را دوا می کند و نه صبر... گاهی آنقدر تنها میشوی که حرف های دیگران، برایت پوچ و مبهم می شود... گاهی فکر می کنی مخصوصا در بازی زمانه گرفتار شدی، طوری که دیگر راه گریزی نیست... می...
-
سیر تکامل دختر خانمها
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:03
14 سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن ... خوبم مرسی ... حالا میگن مرسی خوبم سن 15 سالگی : هر کی بهشون بگه سلام ... میگن علیک سلام ... نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی سن 16 سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند ... فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن ... شوخی هم ندارن سن 17 سالگی : نشستن و اشک می ریزن ......
-
چگونه باکلاس شویم
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 12:00
در راستای اینکه تعداد کثیری از مردم میخواهند باکلاس شوند ولی نمیدانند چطوری میتوانند این کار را انجام دهند، راهنمای باکلاس شدن یا چگونه باکلاس شویم برای پسرانی که از نظر مایهتیله مشکلی ندارند تقدیمتان میشود: 1- مکان خانه در زعفرانیه، جردن یا ایران زمین باشد. 2- مدل ماشین سییلو کمتر نباشد، پژو 206 یا اپل کورسا...
-
حقایقی درباره ثروت بیل گیتس
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 11:59
قطعا با خواندن حقایق زیر تعجب خواهید کرد! امااین نتیجه ی هوشمندی و شایستگی فردی است که با فکری نو و پشتکاری عالی توانست تحول بزرگی را صورت دهد. بیل گیتس در هرثانیه 250 دلار آمریکا درآمد دارد، یعنی 20 میلیون دلار در روز و 8/7 میلیارد دلاردرسال! اگر 1000 دلار ازدست وی برزمین بیفتد به خودش این دردسر را نمی دهد به برش...