هــــــــ ی تـــــــــ.و...!

فکــر می کــردم

در قلب تــ ـــ ـــو

محکومم به حبــس ابد !!

به یکبــاره جــا خــوردم …

وقـــتی

زندان بان برســـرم فریاد زد:

هــی..

تــو

آزادیـــــ!




نظرات 4 + ارسال نظر
صدف بلاگ شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 14:07 http://sadafblog.com

سیستم وبلاگدهی صدف بلاگ
- عدم نمایش هر گونه تبلیغ و پیام بر روی وبلاگ ها
- اختصاص یک آدرس اینترنتی بصورت http://YourName.SadafBlog.com
- اختصاص 1گیگابایت فضا برای آپلود فایل در پنل مدیریت وبلاگ (جدید)
- امکان دوستی و چت بین اعضا
و امکانات بیشمار دیگر

راد شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:01 http://http://mjn-rad.blogfa.com/

ممنونم از حضورتون
زیبا بود

saeedtag شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:14

خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!

neo دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 http://cruel-life.blogsky.com/

ولی من هیچ وقت زندانی هام رو آزاد نکردم بلکه با یادشون زندگی کردم.....گرچه از قلبشون بیرونم کردن ولی یادشون رو هرگز نمیتونن ازم بگیرن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد